هوای تهران یه جوری گرفته که انگار قراره تموم بلا های آسمونی سر این شهر نفرین شده بباره!

 

چقدر این روزا نفس کشیدن سختم شده.

 

راستی چقدر تنهایی بهم میاد!!

اعتراف میکنم طعم تلخی داره ولی دوست ندارم با آدم نما های اضافی الکی و صرفا علی الظاهر شیرین ش کنم!!

مثل وقت هایی که آخرین پناهگاهم رو قهوه میبینم.

تمام تلخی ش رو با تک تک سلول هام مزه مزه میکنم ولی نمیذارم شکر لذت چشیدن این زهر شیرین و عسلی!!!رو ازم بگیره!!


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها