یادم باشه که.

این مسئله تنها مختص من نیست!

ممکنه هر کس دیگه ای روی این کره خاکی یا حتی هر حیوانی!دچارش بشه.

و یا حتی آدم فضایی ها هم نیز!!!

و اصلا کی میدونه شاید تو یه بعد دیگه کسانی زندگی میکنند! و اون ها هم عمیقا درگیر این مسئله اند!

شاید حیات موجودات هوشمندی هست که

ما نات آنلی هنوز کشف شون نکردیم بات آلسو وجود همچین حدی از حیات برامون غیر قابل درک باشه!!

و البته ممکنه اون ها هم در حال کشتی گرفتن با این غول بی شاخ و دم باشند!

 

آره خب!ممکنه هر کسی و هر جایی  درگیر این اتفاق باشه و من تنها نباشم تو این مسئله!!

و این مسئله چیزی نیست جز این که

ممکنه در طول زندگیم اتفاقی بیتفته و یا در شرایطی قرار بگیرم که مجبور بشم به انجام کار هایی که اصلا با ایده هام و اصولم هم خوانی نداره

مجبور به انجام کاری بشم که بعدش کهکشانی از غم و ناراحتی سمتم هجوم بیارند ولی خب من مجبور شدم اون لحظه.!

ممکنه این اجبار هزار ویک دلیل داشته باشه

شاید چون به این نتیجه برسم که راهی جز سرکوب اون شخص نیست!

شاید بفهمم که این رابطه اون قدری که برای من مهم هس برای اون نیس!

شاید جایی حس کردم که صرفا یه وسیله ام برای طرفم برای رسیدن به هدفش

شاید جایی متوجه شدم طرف خودش رو زرنگ فرض کرده!

و شاید به این نتیجه برسم که کاسه محبت اون از طرف من لبریز شده و لیاقتش تا همین جاست

 

 

 

پس تحت هیچ شرایطی

حق ندارم بعدش شروع کنم به کوبیدن خودم!!به محاکمه کردن خودم!!

حق ندارم .

 

وقتی به اندازه زیادی از مذهب دور شدی!!

حالا دیگه فقط موزیک موقتا آرومت میکنه!!

 


آهنگ بن بازن از سیمگه

شرمنده ترجمه اش یافت می نشد

و البته من هم حوصله ی نوشتن ترجمه موزیک به این طولانییییی رو ندارم!!

 

 

پ.ن عاشق نشدم صرفا یه بود از خودم به خاطر رفتار زیادی خوبم با اطرافیان


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها